نگاهی به مهمترین جنگها و تاکتیکهای سربازان اشکانی در مقابل ارتش قدرتمند روم، همراه با نقش برجسته سردار سورنا
پس از سقوط امپراتوری هخامنشی و در دورهٔ اشکانیان، دو قدرت بزرگ منطقه یعنی امپراتوری اشکانیان در شرق و امپراتوری روم در غرب با یکدیگر در رقابتی شدید بر سر کنترل سرزمینهای بینالنهرین، سوریه و آسیای صغیر قرار گرفتند. این دو امپراتوری بارها در طول قرنها با هم درگیر جنگهای سخت و پیچیدهای شدند که هر کدام دستاوردهای مهمی داشتند.
یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین نبردهای اشکانیان و روم، نبرد حرّان بود که در سال ۵۳ پیش از میلاد رخ داد. این نبرد میان سپاه اشکانی به فرماندهی سردار بزرگ سورنا و نیروهای رومی به فرماندهی مارکوس لیسنسیوس کراسوس، یکی از سهگانهٔ قدرتمند روم، اتفاق افتاد.
سپاه روم که حدود ۴۰ هزار نفر نیرو داشت، به قصد گسترش نفوذ خود به شرق، وارد قلمرو اشکانیان شد. اما سورنا با بهرهگیری از تاکتیکهای منحصربهفرد اشکانیان، به ویژه سوارهنظام کماندار چابک و متحرک، توانست رومیان را در منطقه بیابانی حرّان محاصره کند و ضربات سختی به آنها وارد نماید.
تاکتیکهای سورنا مبتنی بر حملات ناگهانی، عقبنشینیهای حساب شده و تیراندازی مستمر از فاصله دور بود که سپاه سنگین و کند روم را به زانو درآورد. کراسوس در این جنگ کشته شد و تلفات سنگینی به رومیان وارد شد؛ از جمله هزاران نفر کشته و اسیر.
سورنا از خاندان اشرافی پارت بود و فرماندهی باهوش، شجاع و منضبط. اشکانیان با داشتن سوارهنظام سبکوزن و بسیار چابک، به ویژه کمانداران سواره، توانستند در نبردهای باز و بیابانی بر سپاههای سنگین رومی پیروز شوند. این نوع جنگِ حرکات سریع و تیراندازی از راه دور برای رومیان که بیشتر به جنگهای نزدیک و سنگین عادت داشتند، بسیار دشوار بود.
به علاوه، استفاده از تاکتیکهای پارتیزان و بهرهگیری از محیط طبیعی منطقه نیز به موفقیتهای اشکانیان کمک فراوانی کرد.
پس از نبرد حرّان، اشکانیان و رومیان چندین بار دیگر با هم جنگیدند که هر دو طرف تلفات و پیروزیهایی به دست آوردند. با این حال، هیچکدام نتوانستند بر دیگری چیره شوند و این رقابت تا ظهور ساسانیان ادامه یافت.
نبردهای اشکانیان با روم نه تنها به حفظ استقلال و هویت ایرانی در برابر نفوذ رومی کمک کرد، بلکه الگویی از تاکتیکهای نظامی منحصربهفرد را در تاریخ نظامی ایران به جای گذاشت.